رابطه ی من با «پگاه» هشت سال طول کشید. هشت سالی که تمام مدت در تهران گذشت. از آن رابطه، تنها چند عکس برایم باقی مانده و مقداری دست نوشته و شعر و داستان و نمایشنامه، که همگی در تهران جامانده است.
اما با «بورجو» سه سال و نیم در ترکیه و امریکا سر کردم. ده ماه میانی آن، رابطه ای مجازی بود. آنچه که برجای ماند، نزدیک به هزار عکس بود و فیلم عروسی و جزوه های تمرین ادبیات فارسی او. 
با «لبخند» اما، یک سال و نیم... تمام رابطه در مجاز گذشت. آنچه که به یادگار ماند هزار و هشتصد ساعت فایل صوتی مکالمه هایمان است و حدود هشتاد ساعت ویدیو. چندصد عدد عکس بعلاوه ی حدود هزار صفحه ی A4 پرینت شده، متن گفتگوهامان.
با خواندن همین چند خط به راحتی می توان به تاثیر اینترنت و تکنولوژی بر روابط انسانی پی برد. از دیروز تصمیم گرفتم داستان روابطم یا این سه زن تاثیرگزار زندگیم را مو به مو بنویسم. از لبخند که هر چیزی که بخواهم هست ولی از بورجو کمتر و پگاه با وجود آن هشت سال، کمترین... باید بنویسمشان تا یادگاری برای آیندگان بماند و آنها بدانند که ما چگونه عاشق شدیم و زیستیم. برای آنهایی به یادگار بماند که روزی داستان فیلم (Her) را زندگی می کنند. داستان تئودور و سامانتا را...
"تئودور: سامانتا! آیا با فرد دیگری هم رابطه داری؟ 
سامانتا: آری... با ۸۳۱۶ نفر که با ۶۴۱ نفرشان رابطه ی عاشقانه داشته ام."

 
 
 (Her) فیلمی به کارگردانی اسپایک جونز ۲۰۱۳